تبلت 13 اینچی مایکروسافت مدل Microsoft Surface Pro 10 / Intel Core Ultra 5 135U / 16GB / 256GB SSD / Intel Arc در بروزکالا
- برند: مایکروسافت Microsoft
- دستهبندی : تبلت
سازنده پردازنده : Intel
سری پردازنده : Core Ultra 5 135U
ظرفیت حافظه رم :16 گیگابایت
ظرفیت حافظه داخلی : 256 گیگابایت SSD
مدل کارت گرافیک: Intel Arc
مقدمه
در دنیای پر جنب و جوش فناوری، برخی شرکتها فراتر از تولید صرف محصولات، به شکلدهندگان واقعی دنیای دیجیتال ما تبدیل شدهاند. مایکروسافت، غول نرمافزاری مستقر در ردموند واشنگتن، بیشک یکی از این پیشگامان است. داستان مایکروسافت، داستانی است از نبوغ، پشتکار، و نوآوریهایی که نحوه تعامل ما با رایانهها را متحول کرد و مسیر تاریخ فناوری اطلاعات را برای همیشه تغییر داد. در سال 1975، در دل گاراژی ساده در نیومکزیکو، دو دانشجوی جوان و پرشور به نامهای بیل گیتس و پل آلن، بذر شرکتی را کاشتند که قرار بود دنیای رایانههای شخصی را متحول کند. آنها با اشتیاق مشترک خود به رایانه و نرمافزار، مایکروسافت را بنا نهادند. نام این شرکت ترکیبی از دو کلمه “microcomputer” (میکروکامپیوتر) و “software” (نرمافزار) بود که به خوبی ماهیت فعالیت آنها را نشان میداد. اولین محصول موفق آنها، مترجم زبان بیسیک (BASIC) برای رایانهی Altair 8800 بود. این دستاورد، توانایی برنامهنویسی را برای عامهی مردم در دسترستر ساخت و گام مهمی در جهت همهگیر شدن رایانههای شخصی به شمار میرفت. با این حال، مایکروسافت بلندپروازیهای بیشتری داشت.
دههی 1980، دورهی شکوفایی مایکروسافت بود. در سال 1981، با معرفی سیستمعامل MS-DOS، مایکروسافت انقلابی در رابطهی کاربری رایانهها به پا کرد. این سیستمعامل، با رابطهی خط فرمانی (command line) خود، کارایی و انعطافپذیری بیشتری را برای کاربران حرفهای به ارمغان میآورد. اما مایکروسافت میدانست که برای فتح کامل دنیای رایانههای شخصی، نیاز به نرمافزاری کاربرپسندتر برای عموم مردم دارد.و بدین ترتیب، در سال 1985، سیستمعامل انقلابی ویندوز (Windows) متولد شد. رابطهی کاربری گرافیکی ویندوز، با پنجرهها، آیکونها، و منوها، انقلابی در نحوهی تعامل کاربران با رایانهها ایجاد کرد. ویندوز، رایانه را از ابزاری پیچیده به وسیلهای قابل دسترس برای همگان تبدیل ساخت. با عرضهی نسخههای بعدی ویندوز، مایکروسافت به طور مداوم قابلیتها و کاربرپسندی آن را ارتقا میبخشید. این روند، در نهایت، ویندوز را به پرفروشترین سیستمعامل رایانههای شخصی در جهان تبدیل کرد و مایکروسافت را به رهبر بلامنازع این عرصه رساند.
اما داستان مایکروسافت، تنها به ویندوز محدود نمیشود. این شرکت، طیف وسیعی از نرمافزارهای کاربردی را برای پاسخگویی به نیازهای مختلف کاربران توسعه داده است. از مجموعه نرمافزاری اداری پرکاربرد مایکروسافت آفیس (Microsoft Office) با برنامههای ورد (Word)، اکسل (Excel)، پاورپوینت (PowerPoint) و ... گرفته تا نرمافزارهای قدرتمند ویرایش تصویر (مانند فتوشاپ) و برنامهنویسی، مایکروسافت به ابزاری ضروری در دنیای دیجیتال تبدیل شده است.علاوه بر نرمافزار، مایکروسافت در حوزهی سختافزار نیز پیشگام بودهاست. کنسول بازیهای ویدیویی Xbox، با رقابت با دیگر غولهای این صنعت، به یکی از پلتفرمهای محبوب گیمرها تبدیل شده است. مایکروسافت سرفیس (Microsoft Surface) نیز با ورود به بازار تبلتها و لپتاپها، تجربهی سختافزاری باکیفیت و یکپارچه با نرمافزارهای مایکروسافت را برای کاربران به ارمغان آورده است.
مایکروسافت هرگز بر موفقیتهای گذشتهی خود تکیه نکرده است. این شرکت، همواره بر لبهی نوآوری حرکت کرده و با پیشبینی و پاسخگویی به نیازهای آتی کاربران، جایگاه خود را در دنیای فناوری تثبیت کرده است.یکی از نمونههای بارز این رویکرد، ورود قدرتمند مایکروسافت به دنیای محاسبات ابری است. سرویسهای ابری مایکروسافت آژور (Microsoft Azure) به کاربران و کسبوکارها امکان میدهد تا بدون نیاز به سختافزار اختصاصی، از طیف وسیعی از خدمات رایانش ابری بهرهمند شوند. این رویکرد، انعطافپذیری، مقیاسپذیری، و صرفهجویی در هزینه را برای کاربران به ارمغان میآورد.مایکروسافت همچنین در حوزهی هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین سرمایهگذاریهای کلانی انجام داده است. با توسعهی الگوریتمهای پیشرفته، مایکروسافت در تلاش است تا تجربهی کاربری را هوشمندانهتر و کارآمدتر سازد و چالشهای پیچیدهی دنیای واقعی را با راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی حل نماید.علاوه بر این، مایکروسافت با ورود به حوزهی واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) در حال گشودن فصل جدیدی در نحوهی تعامل ما با دنیای دیجیتال است. هدست واقعیت مجازی هولولنز (HoloLens) مایکروسافت، با قابلیتهای پیشرفتهی خود، نویدبخش تجربهای فراگیر و تعاملی در زمینهی آموزش، سرگرمی، و بسیاری از حوزههای دیگر است.
مایکروسافت، فراتر از یک شرکت نرمافزاری، به مسئولیتهای اجتماعی خود نیز واقف است. این شرکت، با تاسیس بنیاد بیل و ملیندا گیتس (Bill & Melinda Gates Foundation)، در حل چالشهای جهانی مانند فقر، گرسنگی، و بیماریهای عفونی پیشگام بوده است.علاوه بر این، مایکروسافت با برنامههای آموزشی و توسعهی مهارتهای دیجیتال، به توانمندسازی جوامع و ایجاد فرصتهای شغلی جدید در دنیای دیجیتال میپردازد. این شرکت، با در نظر داشتن همهی اقشار جامعه، نرمافزارهای خود را برای افراد دارای معلولیت نیز سازگار میکند و به همهگیری دسترسی به فناوری اطلاعات برای همگان کمک میکند.
در دنیای فناوری اطلاعات که با سرعت سرسامآوری در حال تحول است، مایکروسافت همواره در تلاش برای پیشگرفتن از آینده بوده است. با تمرکز بر نوآوری، هوش مصنوعی، و راهحلهای ابری، مایکروسافت مصمم است تا در خط مقدم این تحولات باقی بماند و تجربهی کاربری هوشمندتر، کارآمدتر، و لذتبخشتری را برای کاربران در سرتاسر جهان به ارمغان آورد.داستان مایکروسافت، داستان موفقیتی است که از یک گاراژ ساده آغاز شد و به امپراتوری نرمافزاری قدرتمندی تبدیل گشت. این شرکت، با تعهد به نوآوری، مسئولیت اجتماعی، و توانمندسازی کاربران، نقشی انکارناپذیر در شکلدهی دنیای دیجیتال ما ایفا کرده است. میتوان با اطمینان گفت که مایکروسافت همچنان به رویاپردازی، نوآوری، و دگرگونسازی دنیای ما ادامه خواهد داد.
Microsoft Surface Pro 10
باز هم یک سال دیگر گذشت و باز هم یک سرفیس پرو جدید با همان ظاهر آشنا و تنها اندکی قویتر از نسل قبل معرفی شد. سرفیس پرو ۱۰ نمونهای گویا از رکود ایده و نوآوری در بخش سختافزار مایکروسافت است - گویی زمان برای طراحان این شرکت متوقف شده است. ظاهر و طراحی ثابت شاید چندان مسئلهساز نبود اگر مایکروسافت به جای تمرکز بر تغییرات ظاهری، مشکلات داخلی و اساسی این محصول را برطرف میکرد، اما متأسفانه شاهد هیچ کدام نیستیم. نه نوآوری در طراحی خارجی دیده میشود و نه حل مشکلات بنیادیای که بیش از پنج سال است گریبانگیر خانواده سرفیس هستند. عمر باتری ناامیدکننده، گرم شدن بیش از حد، وابستگی به معماری ناکارآمد پردازندههای اینتل و قیمتگذاری بلندپروازانه، همگی مشکلاتی هستند که نسل به نسل منتقل شدهاند، گویی برای مایکروسافت، صرف ارائه محصولی جدید با اعداد بزرگتر در برگه مشخصات فنی، کافی است. در این میان، رقبا با گامهای بلند در حال پیشرفت هستند و فاصله خود را با سرفیس، زمانی پیشگام در نوآوری، روز به روز بیشتر میکنند. در این مقاله قصد داریم سرفیس پرو ۱۰ را دقیقاً همانطور که هست و بدون هیچگونه تعارف و شیرینکاری بررسی کنیم - تجربه واقعی کاربری با تمام نقاط قوت و ضعف، بدون تأثیرپذیری از تبلیغات پرزرق و برق مایکروسافت یا نام تجاری محبوب سرفیس.
تکرار طراحی قدیمی
طراحی سرفیس لپتاپ ۱۰ مایکروسافت تجسم کامل رکود خلاقیت و بیجسارتی طراحی در صنعت فناوری است. برخلاف ادعاهای پرطمطراق تیم طراحی مایکروسافت، آنچه میبینیم چیزی بیش از یک بازتولید خستهکننده از نسل قبل نیست که به سختی میتوان آن را پیشرفت نامید. شاسی آلومینیومی با ضخامت ۹.۳ میلیمتر که زمانی نماد باریکی و ظرافت بود، اکنون در مقایسه با رقبای نوآور که مرزهای فیزیک را درمینوردند، حجیم و گذشتهگرا به نظر میرسد. وزن ۸۷۹ گرمی بدون کیبورد که مایکروسافت آن را دستاوردی در سبکسازی میداند، با معیارهای 2024 و در مقایسه با رقبایی که به راحتی زیر 800 گرم را محقق کردهاند، چیزی جز ناکامی نیست. حاشیههای ضخیم اطراف نمایشگر، یادگاری از دوران گذشته طراحی، به طرز دردناکی قدیمی به نظر میرسند و چهرهای عقبمانده به دستگاهی میدهند که ادعای پیشرو بودن دارد. دریچههای تهویه هوا در بالای دستگاه، علیرغم ادعای "طراحی هوشمندانه"، نتوانستهاند مشکل اساسی گرمایش و صدای فن را حل کنند و همچنان هنگام فشار کاری، صدای مزاحم آنها حواس کاربر را پرت میکند. پایه نگهدارنده یکپارچه که مایکروسافت آن را نوآوری انقلابی مینامد، پس از چندین نسل هنوز همان مشکلات ارگونومیک را داراست - ناپایداری روی سطوح نرم، زاویهدهی محدود در برخی حالات، و مستعد جمع کردن گرد و غبار در لولاها. زبان طراحی صنعتی سرفیس لپتاپ ۱۰ چنان قدیمی و آشناست که حتی از فاصله دور نیز نمیتوان آن را از نسلهای قبلی تشخیص داد - نشانهای بارز از رخوت خلاقیت در تیم طراحی مایکروسافت. لبههای تیز و زوایای مشخص بدنه که زمانی پیشرو محسوب میشدند، اکنون در مقایسه با منحنیهای ارگونومیک و طراحیهای زیستالهام رقبا، سخت و غیردوستانه به نظر میرسند. حتی پالت رنگی محدود و محافظهکارانه دستگاه، نشاندهنده ترس مایکروسافت از ریسکپذیری و تجربه گزینههای جسورانهتر است. در حالی که صنعت فناوری به سوی مواد پایدار، طراحیهای انعطافپذیر و استفاده هوشمندانه از ترکیبات متنوع پیش میرود، سرفیس لپتاپ ۱۰ با سماجت به همان فرمول قدیمی چسبیده است - گویی مایکروسافت باور دارد نوآوری در طراحی به پایان رسیده و بهترین حالت ممکن قبلاً کشف شده است.
پیشرفت حداقلی نمایشگر
نمایشگر سرفیس پرو ۱۰ مایکروسافت تنها بخشی از دستگاه است که شاهد بهبود نسبی بوده، اما این پیشرفتها بیشتر نشاندهنده اقدامات حداقلی برای حفظ رقابتپذیری هستند تا نوآوری واقعی. هرچند افزایش روشنایی از ۴۵۰ نیت در نسل قبلی به ۶۰۰ نیت در این نسل قابل تحسین است و استفاده در فضای باز را راحتتر میکند، ولی با توجه به پیشرفتهای خیرهکننده رقبا در زمینه نمایشگرهای Mini-LED با روشنایی بالای ۱۰۰۰ نیت، این بهبود همچنان ناکافی به نظر میرسد. علاوه بر روشنایی، مایکروسافت با تبلیغات فراوان از پوشش ضدانعکاس جدید یاد میکند، اما در عمل این پوشش عملکرد متوسطی دارد و بازتابهای مزاحم در محیطهای پرنور همچنان مشهود است - نقصی آشکار برای دستگاهی که ادعای استفاده حرفهای در تمام شرایط را دارد. در حالی که سایر تولیدکنندگان با کاهش حاشیهها به افزایش سطح نمایش روی آوردهاند، مایکروسافت بدون هیچ تلاشی برای نوآوری در این زمینه، همان ابعاد ۱۳ اینچی و نسبت تصویر ۳:۲ نسل قبل را حفظ کرده است. به همین ترتیب، وضوح ۲۸۸۰ در ۱۹۲۰ پیکسل نیز با گذشت چندین نسل هیچ ارتقایی نداشته و در شرایطی که رقبا به سمت نمایشگرهای 4K+ حرکت کردهاند، مایکروسافت ترجیح داده با رضایت خاطر در همان نقطه باقی بماند. اگرچه نرخ نوسازی ۱۲۰ هرتز با قابلیت تطبیقی یکی از معدود نقاط قوت این نمایشگر محسوب میشود و تجربه روانتری را به خصوص هنگام استفاده از قلم ارائه میدهد، اما واقعیت این است که بسیاری از کاربران تفاوت محسوسی بین این و نرخ ۹۰ هرتز رقبا احساس نخواهند کرد. در ادامه همین رویکرد محافظهکارانه، مایکروسافت به جای استفاده از گوریلا گلس ۷ که در بازار موجود است، به نسل ۵ این محافظ بسنده کرده است که گرچه در برابر خراش مقاومت قابل قبولی دارد، اما نشاندهنده عدم تمایل شرکت به سرمایهگذاری در جدیدترین فناوریهاست. سایر مشخصات نظیر نسبت کنتراست ۱۳۰۰:۱، پروفایلهای رنگی sRGB و Vivid، کالیبراسیون رنگی انفرادی و پشتیبانی از Dolby Vision IQ نیز اگرچه در ظاهر قابل توجه هستند، اما نمیتوانند این حقیقت را پنهان کنند که مایکروسافت از رقابت اصلی در نوآوری نمایشگر - یعنی فناوریهای OLED، Mini-LED و نمایشگرهای تاشو - عقب مانده است و به جای جهشهای بزرگ، صرفاً به برداشتن گامهای کوچک و کمخطر بسنده کرده است.
تقویت محدود پردازشی
عملکرد سرفیس پرو ۱۰ مایکروسافت با پردازندههای اینتل Core Ultra تأمین میشود که در دو گزینه Ultra 5 135U و Ultra 7 165U ارائه میشوند. این تراشهها مجهز به پردازنده گرافیکی Intel Arc و واحد پردازش عصبی NPU هستند که برای بهبود عملکرد در کارهای هوش مصنوعی طراحی شده است. پردازنده Ultra 5 با فرکانس پایه ۱.۶ گیگاهرتز و مصرف تقریبی ۱۵ وات کار میکند و در حالت توربو میتواند تا فرکانس ۴.۴ گیگاهرتز افزایش یابد، هرچند در این حالت مصرف انرژی به حدود ۵۷ وات میرسد. نسخه قدرتمندتر Ultra 7 با فرکانس پایه ۱.۷ گیگاهرتز و حداکثر فرکانس توربو ۴.۹ گیگاهرتز، طبق اطلاعات اینتل، مصرف انرژی مشابهی با مدل Ultra 5 دارد. با این حال، همین پردازندههای اینتل عامل اصلی عمر باتری ناامیدکننده و مشکلات حرارتی دستگاه هستند که در بخش مربوط به باتری به آن خواهیم پرداخت. شایعات حاکی از آن است که نسل بعدی سرفیس احتمالاً به پردازندههای ARM کوالکام مجهز خواهد شد - تحولی که میتواند این محدودیتها را به طور قابل توجهی برطرف کند، اما باید منتظر ماند و دید آینده چه در انتظار خواهد بود. گزینههای حافظه رم شامل ۸، ۱۶، ۳۲ یا ۶۴ گیگابایت از نوع LPDDR5x است که برای کاربردهای مختلف از وظایف روزمره تا کارهای حرفهای طراحی شدهاند. البته نسخه ۸ گیگابایتی بیشتر برای کارهای پایه مناسب است، در حالی که نسخههای با حافظه بیشتر برای کاربران حرفهای و مولتیتسکینگ طراحی شدهاند. حافظه داخلی با گزینههای ۲۵۶، ۵۱۲ یا ۱۰۲۴ گیگابایت عرضه میشود و نکته مثبت قابلیت تعویض این حافظه توسط کاربر است که انعطافپذیری بیشتری به مصرفکنندگان میدهد و امکان ارتقای آتی دستگاه را فراهم میکند. مجموعه این مشخصات، عملکرد قابل قبولی را برای طیف وسیعی از کاربردها از مرور وب و کارهای اداری گرفته تا ویرایش تصاویر و ویدیوهای سبک فراهم میآورد. همچنین واحد NPU با توان پردازشی ۳۵ تراپس میتواند در اجرای سریعتر برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند تشخیص تصویر، پردازش زبان طبیعی و ابزارهای کمکی هوشمند ویندوز نقش مهمی ایفا کند. در مجموع، سرفیس پرو ۱۰ با این پیکربندی سختافزاری برای کاربران حرفهای و تجاری که به دنبال ترکیبی از کارایی و قابلیت حمل هستند، گزینهای قابل توجه محسوب میشود.
عملکرد ناامیدکننده باتری
عمر باتری سرفیس پرو ۱۰ یکی از بزرگترین نقاط ضعف این دستگاه به شمار میرود که تناقض آشکاری با وعدههای مایکروسافت دارد. در آزمایشهای عملی، این دستگاه با پخش مداوم ویدیو در روشنایی کامل، تنها ۴.۷۵ ساعت دوام میآورد - عملکردی که در برابر رقبایی مانند آیپد پرو و تبلتهای سامسونگ کاملاً رنگ میبازد. مایکروسافت با خوشبینی غیرواقعبینانهای ادعا میکند این دستگاه در استفاده معمولی تا ۱۹ ساعت کار میکند، اما در دنیای واقعی حتی انجام کارهای ساده اداری با روشنایی محدود به زحمت یک روز کاری را پوشش میدهد. آنچه حیرتانگیز است سرعت تخلیه باتری هنگام انجام وظایف پایه است؛ برای مثال، هنگام نگارش در ورد و مرور گاهبهگاه وب، باتری در طول تنها یک ساعت از ۱۰۰٪ به ۶۷٪ سقوط میکند - آن هم با تنظیم روی بهترین عملکرد. مشکل دیگر، گرم شدن سریع بدنه دستگاه حتی با کارهای سبک است؛ چند تب مرورگر یا تماشای یک فیلم کافی است تا افزایش دما محسوس شود. اگرچه این گرما به حدی نمیرسد که دستگاه غیرقابل استفاده شود، اما نشانهای از ناکارآمدی مدیریت انرژی و حرارت است. ترکیب عمر باتری کوتاه و گرمای محسوس، استفاده از سرفیس پرو ۱۰ را به عنوان یک دستگاه حقیقتاً قابل حمل با چالش مواجه میکند و کاربران را مجبور میسازد همواره به دنبال پریز برق باشند. واضح است که معماری پردازنده اینتل علیرغم بهبودهای نسل جدید، همچنان نمیتواند کارایی انرژی مورد نیاز برای یک تبلت هیبریدی مدرن را فراهم کند و این میتواند دلیل اصلی شایعات مبنی بر روی آوردن مایکروسافت به پردازندههای ARM کوالکام در نسل آینده باشد.
بزرگنمایی قابلیتهای هوشمصنوعی
سیستم عامل سرفیس پرو ۱۰ همان ویندوز ۱۱ آشنا با چند بهبود جزئی است، اما مایکروسافت تمرکز قابل توجهی روی یکپارچگی کوپایلت به عنوان ویژگی انقلابی این دستگاه دارد که با واقعیت همخوانی ندارد. کوپایلت به عنوان دستیار هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی قابلیتهای جالبی را ارائه میدهد - از خلاصهسازی متون و پاسخگویی به پرسشها گرفته تا ایجاد محتوا و کمک در سازماندهی اطلاعات. این قابلیتها در شرایط خاص میتوانند کارآمد باشند، اما نه به آن اندازه که مایکروسافت با هیاهوی تبلیغاتی و حتی اختصاص یک کلید فیزیکی روی کیبورد به آن، مدعی است. در استفاده روزمره، بسیاری از کاربران ممکن است هرگز نیازی به استفاده از کوپایلت نداشته باشند یا تنها گاهی از آن استفاده کنند، بدون آنکه تغییر چشمگیری در بهرهوری خود احساس کنند. علاوه بر این، بخش عمدهای از قابلیتهای کوپایلت به اتصال اینترنت وابسته است و در شرایط آفلاین یا اتصال ضعیف، کارایی خود را از دست میدهد. نرمافزارهای پیشنصب شده و تجربه کلی ویندوز ۱۱ روی این دستگاه تفاوت چندانی با سایر لپتاپها و تبلتهای ویندوزی ندارد، و به نظر میرسد مایکروسافت به جای بهبود اساسی تجربه کاربری و بهینهسازی عملکرد، بیشتر روی بازاریابی یک ویژگی نسبتاً جانبی سرمایهگذاری کرده است. در نهایت، کوپایلت ابزار مفیدی است که پتانسیل رشد در آینده را دارد، اما به هیچ وجه عاملی تعیینکننده در انتخاب سرفیس پرو ۱۰ نسبت به سایر دستگاههای مشابه نیست، و برجسته کردن بیش از حد آن بیشتر نشاندهنده استراتژی بازاریابی مایکروسافت است تا ارزش واقعی این ویژگی.
ارتقای چشمگیر دوربین ها
سیستم صوتی و تصویری سرفیس پرو ۱۰ یکی از نقاط روشن این دستگاه است که بهبودهای قابل توجهی را نسبت به نسلهای قبلی نشان میدهد. دوربین جلوی دستگاه با کیفیت Quad HD 1440p و میدان دید فوقالعاده عریض، تجربه تماسهای تصویری را به سطح بالاتری ارتقا داده است. این دوربین با پشتیبانی از قابلیتهای Windows Studio Effects امکاناتی هوشمند مانند تماس چشمی مصنوعی، تار کردن پسزمینه و قاببندی خودکار را فراهم میکند که برای جلسات آنلاین و استریمهای حرفهای بسیار کاربردی است. در پشت دستگاه نیز دوربین ۱۰.۵ مگاپیکسلی Ultra HD با قابلیت فیلمبرداری ۴K قرار گرفته که برای ثبت تصاویر با کیفیت، اسکن اسناد و واقعیت افزوده کاملاً مناسب است. سیستم صوتی دستگاه با بلندگوهای استریو ۲ واتی مجهز به فناوری Dolby Atmos، صدایی فراگیر و با عمق مناسب را ارائه میدهد که برای تماشای فیلم و برگزاری کنفرانسهای ویدیویی کیفیت قابل قبولی دارد. میکروفونهای دوگانه Studio با فناوری تمرکز صدا نیز امکان ضبط واضح صدا و حذف نویزهای محیطی را فراهم میکنند، هرچند قدرت و وضوح آنها به سطح میکروفونهای حرفهای خارجی نمیرسد. پشتیبانی از Bluetooth LE Audio نیز امکان اتصال به هدفونها و بلندگوهای بیسیم با کیفیت بالا و مصرف انرژی کمتر را میسر میسازد. در مجموع، سیستم صوتی و تصویری سرفیس پرو ۱۰ پیشرفت قابل توجهی نسبت به مدلهای قبلی داشته و برای نیازهای معمول کاربران پاسخگو است، اگرچه همچنان فضای قابل توجهی برای بهبود در نسلهای آینده وجود دارد.
اتصالات محدود اما کارآمد
پورتهای سرفیس پرو ۱۰ تغییر چندانی نسبت به نسل قبل نداشتهاند، که البته قابل درک است زیرا پیکربندی فعلی برای اکثر کاربران کارآمد به نظر میرسد. این دستگاه با دو پورت USB-C مجهز به استاندارد USB 4 و Thunderbolt 4 ارائه میشود که امکانات متنوعی را فراهم میکنند: از شارژ سریع و انتقال داده گرفته تا اتصال به نمایشگرهای خارجی با پشتیبانی از DisplayPort 2.1 و قابلیت پشتیبانی از یک مانیتور 8K. سرفیس پرو ۱۰ همچنین از شارژ سریع با آداپتورهای حداقل ۴۵ وات از طریق درگاه مغناطیسی Surface Connect یا پورتهای USB-C پشتیبانی میکند که انعطافپذیری خوبی در زمینه شارژ ایجاد میکند. درگاه اختصاصی Surface Connect همچنان حفظ شده که سازگاری با لوازم جانبی قدیمیتر سرفیس را تضمین میکند. همچنین پورت اتصال کیبورد سرفیس پرو نیز به همان شکل قبلی باقی مانده است. اگرچه بعضی کاربران حرفهای ممکن است خواهان پورتهای بیشتر یا متنوعتری مانند کارتخوان SD یا HDMI داخلی باشند، اما با توجه به محدودیتهای فضایی در طراحی باریک تبلت و قابلیتهای گسترده پورتهای Thunderbolt 4 موجود که با استفاده از هاب یا داک میتوانند تقریباً هر نوع اتصالی را پشتیبانی کنند، مایکروسافت تعادل نسبتاً خوبی بین قابلیت حمل و انعطافپذیری ایجاد کرده است.
سخن نهایی
پس از بررسی همهجانبه سرفیس پرو ۱۰، نمیتوان از این واقعیت تلخ چشمپوشی کرد که این دستگاه، علیرغم قیمت بالا و جایگاه پرچمدار، همچنان اسیر محدودیتهای نسلهای قبلی است. فقدان نوآوری واقعی در این نسل کاملاً مشهود است - مایکروسافت به جای بازنگری اساسی و حل چالشهای بنیادی، به بهبودهای جزئی و اضافه کردن ویژگیهای نمایشی مانند کوپایلت بسنده کرده است. معضل عمر باتری، که سالهاست گریبانگیر خانواده سرفیس است، همچنان حل نشده باقی مانده و شکاف عمیق بین ادعاهای تبلیغاتی ۱۹ ساعت کارکرد و واقعیت ناامیدکننده کمتر از ۵ ساعت، نشان میدهد مایکروسافت یا از درک اهمیت این مسئله عاجز است یا ارادهای برای حل آن ندارد. پافشاری بر استفاده از پردازندههای اینتل با وجود مشکلات آشکار مصرف انرژی و گرمایش، در حالی که رقبا با معماری ARM پیشرفتهای چشمگیری در کارایی و عمر باتری داشتهاند، تصمیمی است که منطق تجاری و مهندسی آن قابل درک نیست. پس از یازده نسل، سرفیس پرو از مفهومی انقلابی به محصولی تکراری تبدیل شده که نه تنها از رقبای خود پیشی نمیگیرد، بلکه در زمینههای اساسی مانند استقلال از پریز برق، از آنها عقب افتاده است. اگر مایکروسافت خواهان بازگشت سرفیس به جایگاه پیشرو و نوآور در صنعت است، باید شجاعت بازنگری اساسی در معماری قدرت و انرژی این دستگاه را داشته باشد - تغییری که به نظر میرسد تنها با گذار به پردازندههای ARM در نسل آینده میسر خواهد بود. تا آن زمان، سرفیس پرو ۱۰ همچنان محصولی دوگانه باقی میماند: دستگاهی با پتانسیلها و قابلیتهای جذاب که با محدودیتهای عمر باتری و گرمایش، از دستیابی به قابلیت حمل واقعی بازمانده است.
مشخصات کلی | |
مدل | Surface Pro 10 |
رنگها | Platinum, Black |
سیستم عامل | Windows |
صفحه نمایش | |
اندازه | 13 اینچ |
رزولوشن | 2880x1920 |
نسبت تصویر | 3:2 |
نوع پنل | PixelSense Flow |
نور پسزمینه | LED |
نرخ رفرش | 120 هرتز |
روشنایی | 600 نیت |
پوشش رنگ | 100% sRGB |
صفحه لمسی | |
اندازه صفحه نمایش | 13 اینچی |
نسبت صفحه به بدنه | 84% |
پردازنده | |
مدل | Intel® Core™ Ultra 5 135U |
تعداد هسته ها | 12 |
تعداد رشته | 14 |
بازه فرکانسی | 1.6 تا 4.4 گیگاهرتز |
کش | 12 مگابایت |
گرافیک | |
یکپارچه | Intel® Arc™ Graphics |
حافظه | |
RAM | 16 گیگابایت |
نوع RAM | LPDDR5x |
ذخیره سازی | 256 گیگابایت SSD |
ارتقاپذیری | |
اسلات حافظه | |
اسلات ذخیره سازی | |
ورودی/خروجی | |
پورتها | Surface Type Cover Port, Surface Connect Port, 2X USB Type-C Thunderbolt 4 |
کیبورد | |
تعداد دکمه ها | 79 |
دوربین | |
جلو | 1440p QHD |
عقب | 10.5MP, 4K Ultra HD |
صدا | |
فناوری | Stereo Dolby® Atmos |
تعداد بلندگو | 2x 2w |
میکروفون | 2x به همراه نویز کنسلینگ |
شبکه | |
وایفای | Wi-Fi 6E |
بلوتوث | بلوتوث 5.3 |
باتری | |
ظرفیت | 47.7 وات ساعت |
آداپتور | |
ورودی | 65W |
خروجی | 100-240V |
کانکتور | Surface Connect |
ابعاد و وزن | |
وزن | 0.879 کیلوگرم |
ابعاد | 9.3 × 209× 287 میلیمتر |
ویژگی های دیگر | |
ویژگیها امنیتی | TPM 2.0, Windows Hello face sign-in |
استانداردها | MIL-STD-810 |
لوازم همراه | |
کابل و اداپتور | |
قلم |
- - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
- - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
- - لطفا فارسی بنویسید.
- - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
- - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد